توجه به ‘آموزش’ و ‘پرورش’ کجا رفته؟
برخوردهای تهاجمی و خشن مقوله ‘آموزش’ و ‘پرورش’ را زیر سوال می برد .خشونت همواره امری قبیح و قابل سرزنش است اما وقتی این برخوردهای قبیح وارد مسائل آموزشی می شود رنگ و بویی دیگر میگیرد.
این ضرب المثل که ‘چوب معلم ار بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را’ امروزه دیگر کارایی ندارد و در فضایی که دانش آموزان به انواع ابزار و وسایل ارتباطی دسترسی دارند و فضای فکری، ذهنی و نوع زندگی آنها بسیار متفاوت از گذشته است، چنین رویکردی دیگر مصداق ندارد.
در فضایی که هدف اصلی و غایی آن باید پرورش و آموزش باشد، مکانی که باید آموخت و یاد گرفت، برخوردهای نامتعارف و خارج از عرف میان دانش آموزان و کادر آموزشی، هر چند اندک، باورناپذیر و ناپذیرفتنی است.
سرایت خشونت به فضای آموزشی همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد که در صورت شکسته شدن حرمت ها در این فضا، نباید رشد و بالندگی و تربیت شایسته را انتظار داشت.
علاوه بر برخورد با دانش آموزان، مواردی وجود دارد که نشان می دهد معلمان و مسئولان مدارس نیز در معرض اهانت و توهین از سوی برخی دانش آموزان و اولیای آنها قرار می گیرند، وضعیتی که تیغ دولبه است و به هر دو طرف آسیب می رساند.
به لحاظ جایگاه، احترام به شان و مقام معلم همواره مورد تاکید بوده و اهانت به معلمان در حقیقت توهین به ساحت آموزشی و تربیتی است. تنبیه بدنی و یا برخورد خشن با دانش آموزان نیز بی تردید نه تنها تاثیر مثبت ندارد بلکه بازدارنده است و می تواند به توهین مضاعف به معلمان و کادر آموزشی ختم می شود.
به طور خاص با بالا رفتن سطح سواد خانواده ها و تغییر و تحول جامعه که با دسترسی به فناوری های روز دنیا همراه شده است، نسخه های سنتی غیرعلمی، کهنه و نخ نما شده ای همچون تنبیه بدنی، برای تربیت دانش آموزان هیچ کارآیی ندارد و از کودکان و نوجوانان افراد خشونت طلب می سازد.
این در حالی است که هنوز می توان تصاویری را در فضای مجازی از رفتارهای خشونت آمیز در مدارس که ناامنی در این مراکز را تداعی می کند، مشاهده کرد.
اگر فضا و شرایط در مدرسه به گونه ای باشد که دانش آموز جسارت پرخاشگری به معلمان را داشته باشد چه بسا سایر دانش آموزان نیز به این مساله ترغیب می شوند و آن هنگام است که نمی توان ساحت مخدوش شده نظام آموزشی را به راحتی به جایگاه خود باز گرداند.
این مساله در مواجهه با برخوردهای نامتعارف دانش آموزان و جسارت آنها در مدرسه نیز کاملا صادق است به این معنا که اگر معلم نیز که الگوی مناسبی برای بچه ها به شمار می رود، دست به پرخاشگری بزند و نتواند عصبانیت خود را کنترل کند با صحنه هایی روبرو می شویم که در هر صورت شان و جایگاه شاگرد و استادی را زیر سوال می برد.
این روزها به واسطه فعالان فضای مجازی، اخبار بیشتری از ضرب و شتم دانش آموزان توسط معلمان و یا درگیری کادر آموزشی با دانش آموزان به گوش می رسد که بازتاب و تاثیرات منفی زیادی دارد.
با جستجو در اخبار می توان مواردی از خشونت در مدارس را در سال های اخیر یافت که از جمله شامل ضرب و شتم دبیر فیزیک توسط ولی دانشآموز در روستای حمیدیه در اهواز به دلیل تاخیر دانش آموز، ضرب و شتم یک مدیر مدرسه توسط دانش آموزی که در یکی از مدارس شهرستان جیرفت با تذکر انضباطی مواجه شده بود، درگیری و زد و خورد یک معلم در روستای جمال آباد از توابع شهرستان لالی در زمان حضور در مدرسه بر اثر اختلافات خانوادگی، برخورد فیزیکی با معلم و سرایدار مدرسه متوسطه اول شهید قدوسی منطقه بلهزار یاسوج توسط تعدادی از نزدیکان و اقوام یک دانش آموز به دلیل اخراج از مدرسه، اشاره کرد.
در این ارتباط، مواردی هم از تنبیه بدنی دانش اموزان در طی سال های اخیر به عرصه خبر راه یافته است، از جمله تنبیه بدنی یکی از دانش آموزان توسط معلم در مدرسه شهید احمدی روشن بندرعباس به دلیل انجام ندادن تکلیف درسی، برهم زدن نظم کلاس و بی احترامی به معلم که منجر به خون دماغ شدن، کبودی روی گردن و اختلال در شنوایی گوش چپ این دانش آموز شد، مداخله مدیر دبستان سرسمات شمیل بندرعباس به دلیل مشاجره دو دانش آموز و برخورد فیزیکی با یکی از این دانش آموزان که منجر به آسیب به دندان های وی شد.
اما تازه ترین مورد که ویدیویی از آن اخیرا در فضای مجازی منتشر شد، به خشونت فیزیکی در یکی از دبیرستانهای شهر تهران مربوط است که یک کادر آموزشی اقدام به ضرب و شتم دانشآموز میکند.
رئیس اداره اطلاعرسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهر تهران در واکنش به انتشار این فیلم اظهار داشت که این حادثه حدود یک ماه قبل اتفاق افتاد و در همان زمان با دعوت از اولیای دانشآموز و وساطت مدیر مدرسه موضوع پیگیری شد و با اتخاذ تدابیری خاتمه یافت.
علیرضا راهپیما افزود: اولیای این دانش آموز اقدامی برای شکایت از این معلم نداشته اند اما پس از انتشار ویدیوی این برخورد، مسئولان آموزش و پرورش منطقه مذکور به موضوع ورود کردند و پروندهای تشکیل و دستور داده شد که پس از بررسی دقیق ابعاد موضوع برای برخورد قانونی، اقدام و فرد یا افراد متخلف را به هیات بدوی تخلفات معرفی کنند.
مسئولان وزارت آموزش و پرورش نیز بارها اعلام کرده اند که خشونت و رفتارهای نامناسب در مدارس چه از سوی معلمان و چه از طرف دانش آموزان، با جدیت پیگیری و برخورد می شود.
همچنین وزیر آموزش و پرورش پیش از این در اظهاراتی در رابطه با خشونت در مدارس از سوی دانش آموزان و در عین حال معلمان با تاکید بر اینکه خط قرمز ما در آموزش و پرورش حفظ حریم و صیانت از حرمت معلمان است، گفت: گاه در رسانه ها و شبکه ها می بینیم که یک تنبیه بدنی یا تحقیر شخصیت دانش آموز صورت می گیرد که باید از وقوع این مسائل جلوگیری کنیم اما در عین حال از خطاها و تعرضات جسمی و بدنی که به معلمان نیز می شود، نباید چشم پوشی کرد.
سیدمحمد بطحایی تصریح کرد: بنده مکلف هستم این تخلفات را به عنوان همکار آن معلم و عضوی از خانواده آموزش و پرورش پیگیری کنم بنابراین هر دو جنبه برای وزارت آموزش و پرورش و مدیران این وزارتخانه مهم است.
عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان درباره دلایل برخوردهای خشونت آمیز در مدارس توسط برخی معلمان و دانش آموزان، به خبرنگار حوزه آموزش ایرنا گفت: این مساله ریشه دار است و به نظر می رسد در بسیاری از مسائل اجتماعی اصل تنبیه توسط مربی یا معلم از چند علت برمی خیزد که یکی از آنها همانا شامل مشکلات روحی و روانی است.
حجت الاسلام محمدرضا دهدست اظهار داشت: تعدادی از کادر آموزشی یا تربیتی به نوعی ضعیف یا قوی دارای تعادل روحی مناسبی نیستند هر چند که این افراد اندک شمارند اما باید توجه داشت که به هر حال شخصیت همه معلمان کامل نیست و ضعف تعادل روحیه و روانی در برخی از معلمان یا مربیان وجود دارد.
وی با بیان اینکه این مساله یکی از عوامل رو اوردن معلم به تنبیه بدنی دانش آموزان است، اضافه کرد: در این شرایط نقش گزینش در آموزش و پرورش و آموزش عالی پررنگ می شود.
این کارشناس مسائل آموزشی ادامه داد: گزینش نباید صرفا اعتقادی و اندیشه ای باشد بلکه لازم است گزینش روانشناسانه هم صورت گیرد.
دهدست تصریح کرد: منشا دوم فشارهای روحی و روانی جامعه است که به خانواده ها و دانش آموزان وارد و تبدیل به پرخاشگری در محیط مدرسه می شود.
وی یادآور شد: به نظر می رسد تعامل واقعی بین نظام خانواده و مدرسه از جمله تشکیل جلسات آموزشی انجمن اولیا و مربیان و برنامه ریزی مدون و نظام مند به منظور رسیدگی به مشکلات اقتصادی فرهنگیان و جدی گرفتن و تقویت گزینش معلمان و مربیان می تواند به رفع برخی تنش ها در محیط های آموزشی و مدارس کمک کند.
دیگر کارشناس مسایل آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرنگار حوزه آموزش ایرنا درباره برخی موارد تنبیه دانش آموزان در مدارس و یا آسیب دیدن معلمان توسط دانش آموز یا اولیا، گفت: آمار اتفاقاتی از این دست با حدود یک میلیون فرهنگی و بیش از 13 میلیون دانش آموز آن هم با این گستردگی جغرافیایی، اندک شمار است و می توان به این نتیجه رسید که بیشتر فرهنگیان در وظیفه حرفه ای خود به چارچوب های حرفه ای و اخلاقی باور دارند و چنین رفتارهای خشنی را بر نمی تابند اما برای جلوگیری از تنبیه بدنی و خشونت در همین اندازه کم نیز باید تلاش کرد.
محمدرضا نیک نژاد اضافه کرد: بی گمان هر فرد برای خدمت در لباس آموزگاری نیاز به آموزش های ویژه برای برخورد با دانش آموزان، آشنایی با حقوق آنان و کنترل هیجانات خود دارد که البته جای این گونه آموزش ها در دانشگاه های تربیت معلم خالی است.
وی با بیان اینکه آن سوی قضیه دانش آموزان هستند، گفت: امروزه ساختار آموزشی بیش از آموزش اخلاق، رفتار و پرورش شهروندان دانا، دلسوز، آگاه و راستگو به دنبال ماشین هایی با خروجی های نمره، معدل و رتبه های کنکوری است.
این کارشناس مسایل آموزش و پرورش بیان داشت: آموزگاران در دوران آموزش در دانشگاه و پس از آن در دوره های نه چندان سودمند ضمن خدمت هیچ گونه آموزشی در زمینه برخورد با دانش آموزان نمی بینند و اخلاق و منش آنان بر آموزه های خانوادگی و اجتماعی و تا اندازه ای غریزی بنا شده است.
نیک نژاد تصریح کرد: برخی آموزگاران از یک سو، رفتارهای خود را نه بر پایه جایگاه آموزگاری و حرفه ای بلکه به عنوان یک انسان معمولی طرح ریزی می کنند و از سوی دیگر دانش آموز را زیردست می دانند و با کوچک ترین حرکت دانش آموز خارج از چارچوب های رفتاری، بر می آشوبند و گاه رخدادهای تلخی چون ‘تنبیه بدنی’ را پدید می آورند.
وی اضافه کرد: در ساختار آموزشی ما آموزش حقوق و تکالیف کمترین سهم را در درون مایه های آموزشی دارند و از این رو خروجی های آن برخوردار از کمترین آموزه های اخلاقی و رفتاری و شهروندی هستند.
وی خاطرنشان کرد: دانش آموز بی انگیزه به درونمایه هایی که کمترین پیوند را با زندگی کنونی و آینده اش دارد و به تنگ آمده از فشارهای خانوادگی و فرهنگی معدل مدار و کنکور محور و محصور شده در چارچوب های اجتماعی مبتنی بر سلیقه های شخصی و گروهی و به دنبال فرصت برای برون ریزی هیجانات فروخورده و فروکوفته است، کلاس، مدرسه و جمع همسالان را بهترین فرصت برای تخلیه می داند و ناآگاه از حق و تکلیف خود، بر روان آموزگار تاخته و او را به واکنش وا می دارد.
عضو کانون صنفی معلمان با اشاره به این که اما وجه دیگر این مساله، فرادستان آموزش و پرورش و سیاستگذاران کلان در این زمینه هستند، افزود: بیش از دو دهه است که فرهنگیان از شرایط کاری خود ناخشنودند و مسوولان در بسیاری از گستره های آموزشی معلمان را نمی بینند.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش اظهار داشت: کاهش نیروهای آموزش و پرورش سبب فشار بیشتر به آموزگار و دانش آموز، افزایش دانش آموزان کلاس، کاهش کیفیت آموزشی و بالا رفتن تنش میان دانش آموزان و معلمان و بروز خشونت است و بی گمان گونه ای از تنبیه روانی و خشونت را نسبت به هر دو گروه به دنبال دارد که در نهایت آسیب زیادی را به آمموزش و پرورش وارد می کند.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید