درود
سال پیش با دو برادر در سوپرمارکت کار می‌کردم که مالک ملک هم هستن و تغییر شغل دادن.
قبلش مارکت رو به شخص دیگری شراکتی دادن و ازم خواستن که مدتی بمونم تا کارگر بگیرن و بعد برم.
هر وقت نقدی می‌گرفتم چه پول نقد چه جنس همشو همون موقع یا نهایت یکی دو هفته‌ای کارت به کارت می‌کردم یا کارت می‌کشیدم براش و اینم هی میگفت نمیخواد ولی من میزدم.
کم کم برادرش هم آورد اونجا کار میکنه. اواخر برج 12 پارسال یک افغانی آورد و من رفتم.
قرار بود ماهی 10 میلیون بهم بده که نداد و فقط 7 فروردین 8 تومان برام زد و پیامک داد ببخشید نداشتم بیشتر بدم.
بعد از فروردین دیگه نمی‌خواستم برم. اما هی زنگ زنگ زنگ که بیا دست تنهام. دلم سوخت براش و رفتم. قرار شد ماهی 13 میلیون + حق پارسال و عیدی منو بده.
گفت نمیتونم برات واریز کنم چون خرید زیاد دارم خودت هر وقت خواستی از صندوق بگیر و بنویس به منم بگو بنویسم. گفتم باشه قرارداد بنویسیم بعد. گفت نه قرارداد بنویسیم بیمه و مالیات و… باید بدم اینجا مغازه خودته. گفت فقط مثل پارسال نقدی میگیری نزن به حسابم چیه 100 تومان 200 تومان 500 تومان میزنی. خودت بگیر آخر سر میشینیم حساب کتاب می‌کنیم اینجوری راحت‌تره و آلوی کارمزد بانکی هم نمیدی.
گفتم باشه ولی منم اصرار کردم برای قرارداد. قبول کرد و هی امروز و فردا کرد که شد روز 12 این ماه. گفتم بیا حساب کتاب کنیم. من نوشتم چقدر گرفتم از صندوق توام نوشتی. باز اگر فکر میکنی اشتباه نوشتم فیلمای دوربین هست چک کن اگر کم گرفتم تو بهم بده. اگر زیاد گرفتم من بهت بدم چون پدرم بیماره دیگه نمیشه تنهاش گذاشت و مادرم دست و پا نداره اگر چیزی بشه دیگه نمیشه بمونم. اول اصرار کرد بمون کارگر ندارم سخته و… دید قبول نمی‌کنم یهو یه آدم دیگه شد. طوری که انگار اینو نمی‌شناختم.
گفت تو دزدی از صندوق پول دزدیدی باید 200 میلیون بهم بدی وگرنه آبروتو میبرم. گفتم یعنی چی! مرد حسابی کی میاد جایی که فقط روی صندوق سه تا دوربین هست دزدی کنه؟
تازه هم کلید برق دوربین جداست هم موس اینجاست اگر دزد بودم که دسترسی کامل داشتم پاک کنم همشو. ما صحبت کرده بودیم. خودشو زد به خبری که نه من نمیدونم فقط باید 200م بدی وگرنه توی محل آبروتو میبرم و تو که قرارداد نداری و مردمم عقلشون به چشمشونه و نمیدونن ما چه قراری گذاشتیم.
دو بار صحبت کردم حضوری نشد. فقط پیامک تهدید میزد و حتی یه جا سوتی داده که همون موقع که فهمیدم باید مچتو میگرفتم. اومد مثلاً بگه نمی‌دونستم ولی وقتی فهمیدم هم حرفی نزدم و حالا که گفتی بیا حساب کتاب کنیم میخوام دزدی کنم.
به قول خودت هر روز صبح فیلم‌ها رو چک میکنی. 120 روزه میگی فیلم داری. چرا همون روز اول نگفتی؟
حالا که گفتم حساب کتاب و میخوام برم یادت اومده من دزدم؟!
وقتی دیدم نمیشه برادر و دامادم صحبت کردن. یهو اس ام اس اومد شکایت کرده. بعد گفت بیا 70 تومان بده برو. به برادرم گفت 90 تومان بده. به دامادم گفته 300 میلیون باید بدید.
برادرم گفت باشه 90 تومان میدیم برو شکایت پس بگیر. گفت باشه. برادرم رفت کلانتری. گفت این و مأمور کلانتری 1 ساعت رفتن طبقه بالا خصوصی حرف زدن بعد مأمور اومده گفته نه من فیلمو دیدم دزدی محرز هست.
اونم گفت چک رو بدون تاریخ باید بهم بدی هروقت خودم خواستم بنویسم و توی رضایتم هرچی خودم خواستم مینویسم نه چیزی که شماها میگید.
برادرم گفت نه بابا زرنگی بهت بدون تاریخ بدم که همین امروز بنویسی که بری برگشت بزنی.
بدون تاریخ نمیدم و اون چیزی که میگم باید بنویسی که سوءاستفاده نکنی. گفت نه و کلاً رفت.
شما میگید من چیکار کنم؟
از پارسال چندین بار به حساب خودش، برادرش، بدهکارش و زنش پول واریز کردم. حتی پولی که به حساب زنش زدم دقیقاً نیم ساعت قبل از این بود که بگم دیگه نمیخوام بیام و بیا حساب کتاب کنیم.
قبلش گفته بود داری 100 میلیون بهم بدی تا دو سه روز دیگه بهت پس بدم. گفتم ندارم فقط همون 3 تومان رو داشتم.
بعد از حرفاش تازه دوزاریم افتاد که چرا گفت بیا و گفت خودت بردار و همون موقع نزن برام و بزار بعد کلی حساب کنیم. هدفش سوءاستفاده بوده از ابتدا. تنها شانسی که آوردم واقعا نداشتم 100 میلیون وگرنه میدادم بهش.
سر اعتماد چنین بلایی سرم اومده و حالا نمیدونم چیکار کنم واقعاً.
همش میگه آبروتو میبرم. شکایت توی کلانتری هم کرده. به چند نفر هم تا حالا گفته و فیلم نشون داده.
لطفاً لطفاً لطفاً کمکم کنید.