بابت ضرب و جرح عمدی که شاکی پرونده بودم. دادگاه رای قطعی به دیه داد. رای دادگاه کیفری اینگونه صادر شده است:
شاکی جهت اثبات ادعای خود به گواهی پزشکی قانونی و یک نفر شاهد استناد نمودند و علاوه بر این متشاکی در خلال اظهاراتش اجمالا به درگیری اذعان داشتند ولی منکر ضرب شاکی شدند فلهذا دادگاه با عنایت به وجود لوث و به درخواست شاکی قرار اتیان سوگند صادر و شاکی قسم یاد نمودند ضرباتی که در گواهی پزشکی قانونی قید گردیده است توسط ضربات متشاکی به وی وارد شده است فلهذا دادگاه باتوجه به شکایت شاکی و گزارش کلانتری و گواهی پزشکی قانونی و شهادت شاهد واحد و اتیان سوگند از سوی شاکی و دفاع غیرموثر متشاکی بزهکاری مشارالیه را محرز و مسلم تشخیص و استنادا به مواد 709 و 714 از قانون مجازات اسلامی و مواد 374 و 375 و 427 و431 و 433 ازقانون آئین دارسی کیفری حکم به محکومیت متشاکی به دیه را داده است رای صادره حضوری و قطعی است.
حالا سوالم این است که با توجه به اخذ دیه و مختومه شدن پرونده و اینکه ضارب مرا واقعا کتک زده بود اگر متشاکی با مدارکی شکایت کند و شهادت شاهد بنده را مثلاً به علت کذب بودن اثبات کند و بعداً نیز با ماده 474 اعاده دارسی کند با این اوصاف به غیر از شاهد ادله دیگری در رای وجود ندارد. آیا با وجود گواهی پزشکی قانونی شاکی و اینکه متشاکی در خلال اظهاراتش اجمالاً به درگیری اذعان داشتند ولی منکر ضرب شاکی شدند (متشاکی در دادگاه گفته بود در آن روز شاکی من را کتک زده است و من شاکی را کتک نزدهام) میتواند با یکدیگر به عنوان قرینه یا اماره قضایی مبنیبر ایجاد لوث (منجر به اتیان سوگند شاکی) مورد قبول دادگاه هم عرض دیوان عالی قرار بگیرد و مانع از نقض رأی شود یا خیر؟
با سلام
شهادت کذب می بایست اثبات گردد به این نحو که طرح دعوای شهادت دروغ نماید و این امر اثبات شود و یا خود شاهدین اظهار نمایند که به کذب شهادت داده اند در این صورت با رعایت شرایط میتواندد د دیوان اقدام نمایند.
جهت اخذ اطلاعات بیشتر و مشاوره حقوقی با شماه 02188968372 تماس حاصل فمایید.