درخواست وکیل پایه یک دادگستری در تهران
فرم مربوطه را به دقت کامل کنید پـس از بررسی موضوع ، وکیل متخصص در این زمینه با شـما تماس خواهد گرفت ، همچنین شما می توانید مسـتـقـیـما با شماره های زیر تماس حاصل نمایید .
مشاوره تلفنی حقوقی
تلفن مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری
88027429 – 88968372
ساعت تماس : 9 الی 18
وکیل خانواده
هیچ دانش یا ویژگی خاصی درخصوص کسب آموزش برای وکیل خانواده در ایران وجود ندارد.
آنان پس از قبولی در آزمون وکالت برخی با اخذ پروندههای خانوادگی و مختص دعاوی خانوادگی و با کسب تجربه در این زمینه به فعالیت میپردازند.
یکی از مهمترین ویژگیهای وکیل خوب و کارآمد خانواده، دارا بودن از دانش کافی و معلومات لازم و تجربه کافی در زمینه پروندههای خانوادگی میباشد به گونهای که ابتدا سعی در صلح و سازش و رفع اختلافات خانوادگی برآید و پس از آن درصورت عدم حصول سازش کلیه اقدامات لازم را در در احقاق حق موکل و ارائه راهکارهای لازم به عمل آورد.
آشنایی با ویژگی های منحصر به فرد وکیل خانواده
با توجه به دشواری شرایط خانوادگی و ایجاد اختلافات عدیده داشتن وکیل خوب در دعاوی خانواده میتواند از فروپاشی بنیان خانواده جلوگیری کند و یا درصورت بروز مشکلات خانوادگی با توجه به بالا بودن حساسیت دعاوی خانواده، بهترین و کارآمدترین مشاوره خانوادگی را متناسب با وضعیت فرد و زندگی مشترک وی ارائه نماید همچنین یکی از عواملی که وکیل متخصص خانواده را از دیگر وکلا مجزا میکند داشتن موفقیت در پروندههای پیشین خود میباشد.
مزیت وضرورت استفاده از وکیل خانواده در دعاوی خانوادگی
داشتن یک وکیل خوب متخصص در شهر خود در دعاوی خانواده در پروندههای خانواده بخصوص دعاوی طلاق قطعاً در روند پرونده طلاق و سایر پروندههای خانواده تأثیر مثبت دارد به گونهای که رأی به نفع شما خواهد بود. بنابراین در انتخاب وکیل خانواده در دعاوی خانواده خود علاوه بر پرسوجو سوابق وکیل و میزان موفقیت در پروندههای حقوقی و خانواده را مد نظر قرار دهید.
چگونه وکیل خانواده خوب پیدا کنیم؟
سیستم قضایی ایران دعاوی خانواده در دادگاههای اختصاصی خانواده رسیدگی میشود به گونهای که یک نفر قاضی و یک نفر مشاور زن در معیت قاضی به دعوا رسیدگی میکنند.
دعاوی مربوط به
۱- انحلال نکاح (با طلاق، فسخ، بطلان عقد نکاح، بذل مدت)
۲- مطالبه مهریه
۳- شروط ضمن عقد نکاح
۴- اجازه مجدد مرد برای ازدواج
۵- حضانت و ملاقات فرزندان مشترک
۶- سلب و لغو حضانت
۷- نفقه زوجه
۸- نفقه اقارب
۹- الزام به تمکین
۱۰- نامزدی و خسارات ناشی از برهم خوردن آن
۱۱- استرداد جهیزیه
۱۲- تهیه مسکن مشترک
۱۳- اثبات نکاح
۱۴- ممنوع الخروج کردن زوجه و فرزند و رفع آن
در دادگاه خانواده رسیدگی میشود.
انحلال نکاح و عقد ازدواج
-
طلاق به درخواست زوج
یکی از موارد انحلال عقد نکاح طلاق میباشد و از انواع آن طلاق به درخواست زوج است که زوج با داشتن حق قانونی طلاق میتواند زوجه را طلاق دهد لکن در صورتی که بدون علت قانون اقدام نماید میبایست بدواً درخصوص کلیه حق و حقوق مالی زوجه توسط قاضی رسیدگیکننده به دعوای طلاق تعیین تکلیف گردد.
-
طلاق به درخواست زوجه
در این نوع طلاق درصورتی که مرد راضی به طلاق دادن نباشد و زن درصورتی که شرایط عسروحرج مطابق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی برای وی فراهم باشد میتواند با اثبات، دعوای طلاق را مطرح نماید، دادگاه در این دعوا حکم طلاق صادر مینماید که اعتبار آن ۶ ماه است.
-
طلاق توافقی
درصورتی که طرفین عقد نکاح هر دو موافق طلاق باشند با ارائه دادخواست طلاق توافقی دعاوی خود را مطرح میکنند که قبل از رسیدگی حتماً میبایست به اداره بهزیستی بابت مشاوره طلاق رجوع نمایند که با برگه عدم سازش مشاوره بتوانند طرح دعوای طلاق نمایند. طرفین نمیبایست در این نوع طلاق درخصوص کلیه حق و حقوق مالی زن اعم از مهریه، نفقه، اجرت المثل جهیزیه، حضانت و ملاقات فرزندان مشترک نیز توافق نمایند دادگاه پس از رسیدگی اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش می نماید که مهلت اعتبار تا ثبت آن در دفترخانه ۳ ماه میباشد.
-
فسخ نکاح
در عقد نکاح طرف نمیتوانند حق فسخی برای خود متصور شوند لکن درصورت حصول شرایط ذیل نکاح فسخ میگردد.
عیوبی که به طرفین حق فسخ میدهد برخی مختص زن و برخی مرد میباشد
اگر بعد از عقد نکاح بر یکی از زوجین معلوم شود که دیگری دیوانه بوده،حق فسخ وجود دارد
همچنین اگر بعد از عقد و حتی بعد از رابطه زناشویی و آمیزش مرد دیوانه شود زن حق فسخ دارد ولی اگر زن بعد از آمیزش دیوانه شود مرد حق فسخ ندارد
انواع عیوب موجب فسخ نکاح برای مرد:
۱- عَنَن مرد: یک بیماریست که درنتیجه آن مرد از عمل نزدیکی ناتوان میگردد.
۲- خِصاء: اخته بودن آلت تناسلی
۳- ناتوانی جنسی
۴- جنون مرد
انواع عیوب موجب فسخ نکاح برای زن:
۱- قَرَن
۲- کچلی زن
۳- جذام
۴- اِفضاء (یکی بودن گذرگاه حیض با مقعد یا مثانه)
۴- زمینگیری
۵- نابینایی از هر دو چشم
-
بطلان عقد نکاح
از موارد باطل بودن عقد نکاح
۱- اختلاف در جنسیت طرفین
۲- اراده: عقد نکاح باید با اراده و قصد واقعی طرفین باشد درصورتی که یکی از آن دو در حالت جنون و مستی باید عقد نکاح باطل است درخصوص مجنون نیز اذن و اجازه دادستان الزامی است.
۳- اهلیت داشتن: هر دو طرف باید بالغ و عاقل باشند نکاح فرد زیر سن بلوغ باطل میباشد.
-
بذل مدت
مطابق ماده ۱۱۳۹ قانون مدنی طلاق مختص عقد نکاح دائم است و عقد نکاح موقت از طریق بذل مدت منقضی میگردد. بنابراین بذل مدت تنها مختص عقد نکاح موقت است که اگر مرد تمایل داشته باشد میتواند الباقی مدت باقیمانده را به زن بذل نماید. بذل مدت از حقوق مختص مرد در عقد نکاح موقت میباشد همچنین میتواند برای بذل مدت به زن وکالت دهد تا به نیابت از خود اقدام نمایند لازم به ذکر است مهریه در عقد نکاح موقت در هر صورت بر عهده مرد است و با بذل مدت ساقط نمیشود.
مطالبه و اجرای مهریه
مهریه
مهریه یکی از حقوق مالی زن میباشد و با تعیین آن در عقد نکاح، مرد در صورت درخواست زن میبایست آن را پرداخت نمایید کلیه پروندههای مرتبط با مهریه به اجرائیات ثبت اداره پنجم مهریه ارجاع میگردند که زن میتواند از این طریق کلیه اموال متعلق به مرد را توقیف نماید. امکان بذل آن از طریق وجود شرایط نیز میسر میباشد.
اجازه ازدواج مجدد برای مرد
ازدواج مجدد مرد
مرد با داشتن یک همسر دائمی نمیتواند اقدام به ازدواج مجدد نماید، مگر در مواردی که قانون این اجازه را دهد. مطابق ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده قانونگذار درصورت وقوع شرایطی میتواند اجازه ازدواج مجدد را برای مرد صادر نمایند.
موارد و شرایطی که مرد میتواند با ارائه این دلایل و مستندات اجازه ازدواج مجدد را از دادگاه اخذ نماید:
۱- زمانی که زن رضایت خود را از ازدواج مجدد اعلام کند.
۲- زن قادر به انجام وظایف زناشویی خود نباشد یا با میل خود از شوهر تمکین ننماید.
۳- زن به جنون ابتلا گردد (جنونی که از عوامل فسخ نکاح نباشد)
۴- زن دچار بیماری صعبالعلاج گردد که تداوم زندگی مشترک را به خطر بیندازد.
۵- زن به موجب حکم قطعی به حبس ۵ سال یا بیشتر محکوم شود.
۶- زن مشکل در باروری داشته باشد.
۷- زن به مدت ۶ ماه زندگی مشترک را ترک کند.
۸- درگیر اعتیاد مخاطرهآمیز گردد.
دفاتر اسناد رسمی و دفاتر ازدواج و طلاق نمیتوانند بدون اخذ گواهیهای مربوطه و یا اجازهنامه دادگاه و حکم صادره ازدواج مجدد را ثبت نمایند و مردی که بدون ثبت در دفاتر اقدام به ازدواج نماید به پرداخت جزای نقدی درجه ۵ و یا حبس تعزیری درجه ۷ محکوم میشود که این مجازات نیز مختص مرد میباشد و برای همسر دوم جرمی متصور نمیباشد.
حضانت و ملاقات فرزند مشترک
مطابق قانون مدنی و قانون حمایت خانواده حضانت و نگهداری از فرزندان مشترک تا سن ۷ سال با مادر و پس از آن تا سن بلوغ با پدر میباشد و پس از رسیدن دختر و پسر به سن بلوغ خود آنان تصمیم میگیرند که با کدام یک زندگی کنند. در این فاصله هر یک از پدر و مادر که حضانت با آنها نیست حق ملاقات فرزند را دارند. درخصوص تمامی این موارد اگر طرفین توافق نکنند باید به دادگاه خانواده مراجعه نمایند.
سلب حضانت
دادگاه میتواند درصورت وجود شرایطی حضانت را از شخصی که حضانت با اوست سلب نماید.
شرایط و موارد سلب حضانت از پدر یا مادری که حضانت با اوست:
۱- اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار
۲- اشتهار به فساد اخلاقی
۳- ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی
۴- سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی و غیرقانونی
۵- ضرب و جرح خارج از حد متعارف، البته این موارد حصری نمیباشد و درصورت وجود شرایط دیگری که برخلاف مصلحت باشد و دادگاه تشخیص دهد میتواند به سلب حضانت دهد.
دعوای الزام به تمکین
در مواردی که زن از ادای وظایف زناشویی و تکالیف خود امتناع نماید و یا بدون عذر موجه منزل مشترک را ترک نماید و به اثبات رسد مرد میتواند از دادگاه خانواده حکم الزام به تمکین زن را درخواست نماید زنی که به موجب تشخیص دادگاه تمکین ننماید ناشزه محسوب شده و درصورت امتناع از تمکین به وی نفقه تعلق نمیگیرد.
استرداد جهیزیه
قانوناً تهیه لوازم و وسایل منزل مشترک بر عهده مرد میباشد و در مواردی که زن وسایلی را بعنوان جهیزیه به منزل مشترک میآورد معمولاً رایج است که یک لیست که همان سیاهه است از لوازم تهیه میشود و به امضا شوهر و چند شاهد میرسد و درصورت نبودن سیاهه زن میتواند با تهیه لیست لوازم و فاکتور و شهادت شهود دعوای خود را به اثبات رساند. درصورتی که مرد از وسایل منزل، لوازمی را خریداری نموده، با ارائه فاکتور میتواند از زن مطالبه نماید چرا که این اموال جزو جهیزیه محسوب نمیگردد.
اثبات نکاح
عقد نکاح از جمله عقود رضایی است و تشریفاتی محسوب نمیشود و گاهاً زن و مردی که ازدواج میکنند نسبت به ثبت آن در دفاتر ازدواج اقدام نمینمایند، که در این صورت هر یک از طرفین میتوانند با مراجعه به دادگاه و اثبات واقعه نکاح طرف مقابل را به ثبت ازدواج در دفترخانه ملزم نماید. اثبات واقعه نکاح الزامی نمیباشد لکن اهمیتی دارد ازجمله:
۱- بعد از فوت همسر طرف دیگر در ارث او سهیم میشود.
۲- فرزند مشترک، فرزند مشروع طرفین محسوب میگردد.
۳- مرد ملزم به پرداخت مهریه، نفقه، اجرتالمثل میگردد.
۴- مرد میتواند زن را ملزم به تمکین نماید.
اجرتالمثل ایام زوجیت
اجرتالمثل ایام زوجیت از جمله حقوق مالی مختص زن میباشد.
زن مکلف است از شوهر تمکین عام و خاص نماید اما یک سری وظایف وجود دارند که شرعاً و قانوناً بر عهده زن نمیباشد که مربوط به امور منزل و فرزندان است و یا اموری که مربوط به وظایف مرد میباشد که زن درصورت اجرا میتواند قانوناً دستمزد این امور را از مرد مطالبه کند. که در این موارد زن با تقدیم دادخواست و با تعیین کارشناس دادگستری میتواند اجرتالمثل را مطالبه نماید.
تبصره مادهٔ ۳۳۶ قانون مدنی و مادهٔ ۲۹ قانون حمایت خانواده اجرتالمثل و تعیین آن توسط دادگاه اشاره دارد. عمده دادگاهها به دعوای اجرتالمثل پاسخ و حکم مثبت دارند لکن بین برخی شعبات و قضات در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد.
امور مربوط به غائب مفقودالاثر
مستفاد ماده ۱۰۱۱ قانون مدنی، غائب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت زیادی گذشته و از او هیچگونه خبری در دست نباشد. گاهاً فرد غائب برای اداره اموال خود در زمان غیبت شخصی را تعیین کرده که در آن صورت همان فرد تا زمان صدور حکم موت فرضی عهدهدار اموال است در غیر این صورت یک نفر را برای اداره اموال او تعیین میکنند. که در این صورت دادستان و یا اشخاص ذینفع میتوانند از دادگاه تقاضا تعیین امین را برای اداره اموال نمایند. دادگاه صالح در این امر دادگاه آخرین محل اقامت غائب میباشد. درصورتی که از مدت غیبت شخص غایب مدت مدیدی گذشته باشد به گونهای که امیدی به بازگشت نباشد، دادگاه حکم موت فرضی را برای او صادر مینماید و همچنین درصورتی که از آخرین خبر غایب ۲ سال گذشته و هیچ خبری از زنده یا مرده بودن او در دسترس نیست و برای اموال خود نیز شخصی را تعیین نکرده باشد ورثه او میتوانند از دادگاه بخواهند که اموال غایب را موقتاً در اختیار او بگذارند، در این صورت دادگاه درصورت پذیرش، پس از یک نوبت نشر آگهی، اموال را موقتاً به تصرف ورثه میدهد. که ممکن است از ورثه تضمیناتی نیز بخواهند که این تضمینات تا زمان صدور حکم موت فرضی باقی است.
عزل و نصب قیم
مطابق ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی برای اطفالی که ولی خاص ندارند و مجانین و اشخاص غیررشیدی که حجر آنها متصل به زمان کودکی آن بوده و ولی خاص ندارند و یا اشخاص مجنون یا غیررشیدی که جنون و عدم رشد آنان متصل به کودکی نباشد این شخص پس از صدور حکم حجر آنان توسط دادگاه، قیم نصب میشود.
قیم باید عاقل، بالغ، آگاه، دارای اهلیت کامل، شایستگی اخلاقی کامل و قابل اعتماد باشند در غیر اینصورت شرایط و سمت قیمومیت از آنان سلب میشود. از بین کسانی که برای قیمومیت معرفی شدهاند، دادگاه یک یا چند نفر را که اوصاف و شرایط لازم را داشته باشند تعیین خواهد نمود.
عزل ولی قهری
مطابق ماده ۱۳۸۴ قانون مدنی هرگاه ولی قهری رعایت غبطه صغیر را ننماید و مرتکب اقداماتی شود که به ضرر مولیعلیه باشد دادگاه میتواند به تقاضای هر فرد ذینفع او را از اداره اموال صغیر عزل و برای او فرد صالحی را بعنوان قیم تعیین کند. همچنین اگر ولی قهری به واسطه کبر سن یا بیماری و امثالهم نتواند به اداره اموال پردازد دادگاه یک نفر امین را ضم میکند. مواردی که ولی قهری مصلحت و غلبه مولیعلیه را رعایت نمیکند یعنی اقدامات وی به ضرر مولیعلیه میباشد.