جنگ تحمیلی؛ تهاجمی فرامنطقهای با پشتیبانی استکبار جهانی
29 مرداد یادآور پایان جنگ تحمیلی به شمار می رود. نبردی که در آن متجاوزان با پشتیبانی آمریکا با هدف ضربه زدن به نظام نوپای ایران آغازگر جنگی نابرابر شدند که در نهایت تمامی نقشه های پوچ آنها به شکست انجامید. با این وجود استکبار جهانی همچنان به دنبال اجرای سیاست های نادرست خود است و از تجربه های گذشته درس نمی گیرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان این مرز وبوم با ایجاد تحریم، تهدید، حمله نظامی، صدور قطعنامه های بین المللی و ادعاهای حقوق بشری و تروریستی درصدد کارشکنی و مقابله با نظام جمهوری اسلامی بر آمدند. در این میان می توان جنگ تحمیلی را یکی از بزرگترین برنامه ها برای تضعیف ایران نام برد.
جنگ ایران و عراق نمونه بارز و عینی تهدید امنیت ملی بود. بسیاری از تحلیلگران سیاسی، این جنگ را تهاجمی فرا منطقهای و برخاسته از اراده برون مرزی میشمارند که در خلال آن عراق از حمایت های بیدریغ تسلیحاتی، مالی، سیاسی و بینالمللی برخوردار بود. در این جنگ آمریکاییها نیز نقش خود را در یاری رساندن به ماشین جنگی صدام و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران به خوبی ایفا کردند.
** آغاز جنگی بزرگ علیه ایران
دشمنان این مرز وبوم با تحریک و پشتیبانی از ارتش صدام رییس جمهوری وقت عراق سبب تهاجم او به مرزهای ایران در 31 شهریور 1359 خورشیدی شدند. جیمی کارتر رییس جمهوری وقت آمریکا پس از شروع جنگ عراق علیه ایران گفت: «حالا ایرانی ها می فهمند که چگونه با جهان رفتار کنند.» رژیم بعث عراق با این هدف که به مدت یک هفته به تهران می رسد و نظام جمهوری اسلامی سقوط و بخش هایی از استان های مرزی کشورمان را اشغال می کند، به ایران حمله کرد اما ایمان و اعتقاد راسخ رزمندگان اسلام و موج گسترده مردمی که در قالب «بسیج» در هشت سال حضور مداوم در جبهه ها داشتند باعث توقف ماشین جنگی عراق شد.
** راهبرد ایران در برابر تجاوز عراق
پس از 10 ماه از شروع جنگ مسیر بر خلاف محاسبات پشتیبانان صدام، ایران توانست با چند عملیات غیر قابل پیش بینی در مدت کوتاهی تمامی مناطق اشغال شده را از متجاوزان باز پس گیرد و راهبرد دشمنان مبنی بر اشغال ایران به وسیله ارتش مجهز عراق را با شکست کامل روبرو کند. عراق حاضر نبود غرامت تجاوز خود به ایران را بپردازد و در این میان نهادهای بین المللی نیز این تجاوز را نمی پذیرفتند و آمریکا و غرب ببا بهانه تحریم ها مانع خرید سلاح به وسیله ایران می شدند و در مقابل سلاح مدرن در اختیار ارتش بعث قرار می دادند. در این شرایط ایران توانست در طول 96 عملیات در 69 ماه مناطقی از عراق همچون جزایر مجنون، فاو، ماووت و حلبچه را تصرف کند.
** پایان جنگ
این جنگ هشت سال به طول انجامید و ایران با پذیرفتن قطعنامه 598 در 29 مرداد 1367 که مفصل ترین و جدی ترین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به منظور توقف جنگ ایران و عراق به شمار می رفت و خواسته ایران مبنی بر برخورداری از بندهایی که به نفع کشورمان بود و متجاوزگر را معرفی کرد و پرداخت غرامت جنگی در آن وجود داشت، این قطعنامه را پذیرفت و اینگونه حُسن نیت خود را به جامعه جهانی نشان داد. اینگونه تمامی اقدام های دشمنان این دیار کهن به شکست انجامید و این نبرد نابرابر با مجاهدت و از خودگذشتگی رزمندگان این مرز وبوم با اعلام آتش بس میان 2 کشور به پایان رسید.
** آمریکا؛ نگران قدرت یابی ایران در منطقه
با پایان جنگ مقام های آمریکایی که از آغاز جنگ به صدام کمک کرده بودند و در عمر نزدیک به 40ساله نظام جمهوری اسلامی بیش از هر موضوعی، نگران قدرت یابی ایران در منطقه خاورمیانه بودند در همه ادوار تلاش کردند تا از راه های گوناگون موانعی را در برابر قدرت یابی جمهوری اسلامی در منطقه ایجاد کنند. حضور مستقیم نظامی در کشورهای این حوزه از عراق و افغانستان گرفته تا ایجاد پایگاه های نظامی در برخی کشورها در این راستا قابل تحلیل است.
حمایت های سیاسی و نظامی از عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی بخشی از برنامه های دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا برای مقابله با ایران در منطقه خاورمیانه است. در تحلیل و ارزیابی رفتارهای سیاسی آمریکا در قبال ایران باید گفت که اهداف خصمانه این کشور روی 2 بخش منطقه ای و بین المللی معطوف شده و اقدام ها در سطح بین المللی در چارچوب موضوعاتی مانند خروج از برجام و القای ایران هراسی و در منطقه با هدف منزوی سازی کشورمان متمرکز شده است.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی در گفت وگو با سردار «حسین علایی» فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دفاعمقدس به پایان جنگ و واکاوی پذیرش قطعنامه 598 پرداخته است.
** تصمیم کشورهای غربی مبنی بر تغییر موازنه جنگ
آمریکا و شوروی سابق پس از عملیات والفجر به این نتیجه رسیدند که ایران در جنگ به پیروزی خواهد رسید و همچنین ادامه جنگ به منظور توسعه نفوذ ایران در کشور عراق نیز تلقی میشد. بنابراین تصمیم گرفتند تا شرایط را به نفع رژیم وقت عراق تغییر دهند و در همین زمینه، قطعنامه ای تدوین کردند که هر 2 طرف آن را بپذیرند تا جنگ خاتمه یابد و از پیروز شدن حتمی ایران در جنگ جلوگیری کنند. رژیم بعث از همان سال های نخستین آغاز جنگ با این هدف که به زودی به پیروزی می رسد و بیشتر سرزمین های ایران را تصرف می کند، جنگ را شروع کرد اما به اهداف از پیش تعیین شده خود هرگز نرسید و ایران یک سال و نیم پس از آغاز جنگ توانسته بود مناطق اشغالی خود را از تصرف عراق خارج کند.
** عراق آغازگر جنگ
قدرت های بزرگ جهانی در سالهای پایانی جنگ با حمایت های همه جانبه از جمله مالی و تسلیحانی از رژیم بعث به صورت مستقیم علیه ایران در خلیج فارس وارد جنگ شدند و درگیری های نظامی را با ایران شروع کردند. در این مدت آمریکا 9 بار قایق های تندرو، سکوهای نفتی و هواپیمای مسافربری را مورد حمله قرار داد. در این شرایط ایران حس کرد تا پذیرش قطعنامه 598 می تواند به در جهت تامین منافع کشور باشد و در ابتدای گفت وگوی خود در خصوص پذیرش این قطعنامه خواست تا عراق به عنوان آغازگر جنگ شناخته شود. در این قطعنامه به چگونگی پرداخت غرامت و خسارت ناشی از تجاوز عراق به ایران اشارهای نشده و تکلیف آن نامشخص است.
در صورتی که در 1990 میلادی و در زمان حمله عراق به کویت، کمیتهای از طرف سازمان ملل متحد ایجاد شد و خسارت مستقیم ناشی از تجاوز رژیم بعث به کشور ایران را حدود 100 میلیارد دلار برآورد کرد. همچنین خسارت غیرمستقیم ناشی از جنگ را نیز حدود 300 میلیارد دلار اعلام کردند. این در حالی است، هنگامی که رژیم بعث به کویت حمله کرد کشورهایی که عضو دایمی شورای امنیت در سازمان ملل متحد بودند به مخالفت با این رژیم پرداختند و در همان قطعنامه نخست این کشور را مجبور کردند که خسارت و غرامتهای ناشی از اشغال کویت را بپردازد. بر این پایه پس از سقوط صدام، دولت عراق تا کنون 36 میلیارد دلار به کشور کویت پرداخته است.
** شرایط ایران برای پذیرش قطعنامه 598
اعتبار بخشیدن به معاهده 1975 که بر پایه آن، خط تالوگ اروند رود به عنوان خط مرزی میان عراق و ایران شناخته می شد و بازپس گیری سرزمین های اشغال شده از جمله شرایط ایران برای پذیرش قطعنامه 598 بود. همچنین عراق باید در مجامع رسمی به عنوان آغازگر جنگ شناخته میشد تا تمام بار حقوقی و خسارت جنگی بر عهده این کشور باشد و پذیرش خسارت های ویرانه های ناشی از جنگ از طرف رژیم بعث از دیگر شروط ایران به شمار می رفت. بر همین پایه پس از فتح خرمشهر، جنگ خاتمه نیافت زیرا بخشی از خاک ایران همچنان در اشغال عراق بود و دولت عراق از پذیرفتن معاهده 1975 خودداری میکرد و ایران تلاش داشت تا مراکز رسمی و بینالمللی مانند سازمان ملل، رژیم بعث را به عنوان آغازگر جنگ مشخص و معرفی کند اما شورای امنیت سازمان ملل متحد در طول جنگ رفتار مناسبی از خودش نشان نداد و قطعنامههایی را که در طول هشت سال جنگ تحمیلی صادر میکرد به نفع عراق بود.
قطعنامه 598 در 27 تیر 1367 به تصویب رسید. در بعضی از بندهای این قطعنامه در خصوص نحوه برآورد خسارت های ناشی از جنگ کمیته ای تشکیل شد. همچنین سازمان ملل متحد بر اساس بند «ششم» این قطعنامه کمیتهای را مبنی بر شناختن متجاوز در جنگ تشکیل داد اما در بند اول آن درخواست آتشبس و عقبنشینی به مرزها عنوان شده و این در حالی بود که تا زمانی که عراق به عنوان متجاوز در بخشهایی از خاک ایران حضور داشت در قطعنامههایی که از پیش صادر میشد هیچگاه از طرفین خواسته نمیشد تا به مرزها عقبنشینی کنند. سرانجام در 29 مرداد 1367 آتش بس میان مرزهای کشور برقرار شد.
** برافراشتن پرچم صلح به وسیله دستگاه دیپلماسی
دستگاه دیپلماسی در همه جنگها باید پرچم صلح را به دست بگیرد. نیروهای مسلح باید عملیات میدانی را انجام دهند و شعارهای حماسی بدهند و دیگر دولتها را به خود نزدیک کند. موضع و برنامه همه نیروهای مسلح در همه کشورها و در همه جنگها، انهدام دشمن و پیروزی قاطع نظامی در میدان نبرد است. بنابراین اگر در صحنههای جنگ، رزمندگان و فرماندهان حرف از پیروزی نظامی میزنند، اقدامی درست و منطقی است و آنها باید دائم این حرف را بزنند اما دستگاههای دیپلماسی جدا از وضعیتی که در جبهههای جنگ در جریان است باید همیشه طرحی از نظر سیاسی برای خاتمه دادن به جنگ با توجه به ساختارهای حاکم بر جهان و روابط بینالمللی داشته باشند.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
دانلود اپلیکیشن اندروید دادورزیار