سیاست های منطقه ای ریاض بر گسل ناکامی
سیاست های خارجی عربستان با ناکامی های عدیده ای مواجه شده و این شکست ها با افشای ماجرای قتل ‘جمال خاشقچی’ روزنامه نگار منتقد رژیم سعودی در استانبول با آمریت مقام های عالی رتبه این رژیم، ریاض را در تنگنای شدیدی قرار داده است .
پیش از این بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی که اوضاع منطقه را از نزدیک رصد می کنند، پیش بینی کرده بودند که با توجه به ناکامی های مکرر عربستان با وجود هزینه های سرسام آوری که متقبل شده و افشای جنایت علیه یک روزنامه نگار به دستور یکی از عالی ترین مقام ها، ریاض مجبور خواهد بود تا از برخی مواضع اشتباه خود عقب نشینی کند که این موضوع در سخنان اخیر ‘سلمان بن عبدالعزیز’ شاه سعودی مبنی بر حمایت و استقبال از راه حل سیاسی برای بحران یمن تحقق عینی بخود گرفت.
شاه سعودی که کشورش از سال 94 تاکنون با وجود محکومیت های گسترده منطقه ای و جهانی به کشتار مردم بی گناه و بی دفاع یمن ادامه می دهد، گفت که از راه حل سیاسی برای پایان بخشیدن به این جنگ حمایت می کند.
بدون شک باید گفت که اگر فشارهای متعدد و شکست ها و ناکامی های ریاض در صحنه های مختلف منطقه و از بین رفتن حیثیت سیاسی و نظامی این کشور در سال های اخیر نبود، هیچگاه چنین سخنانی از سوی عالی ترین مقام سعودی مطرح نمی شد، ولی به خاطر چندین شکست گسترده ریاض در سال های اخیر، اکنون آنان مجبور شده اند تا در خصوص برخی سیاست های منطقه ای خود تجدید نظر کنند.
به طور کلی باید گفت که سیاست خارجی عربستان به خصوص از زمان روی کارآمدن ملک سلمان و فرزند وی ‘محمد بن سلمان’ در ۲۳ ژانویه ۲۰۱5 (جمعه 3 بهمن 1393) با قبل از آن بسیار متفاوت است و مهم ترین ویژگی آن را می توان در تندروی های ناشیانه و خام صحنه گردانان این سیاست ها در سال های اخیر نام برد که بدور از هرگونه تدبیر و دوراندیشی و فقط بر اساس برخی منافع آنی و زودگذر به دنبال رسیدن به آنها با صرف هزینه های میلیاردی هستند.
می توان از بحران هشت ساله سوریه ، راه اندازی جنگ علیه مردم یمن ، اختلاف با قطر ، اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران و دخالت در انتخابات پارلمانی عراق و لبنان را مهم ترین این سیاست ها نام برد که تقریبا همگی آنها بعد از گذشت چند سال با شکست مواجه شده و خشم حاکمان ریاض را به خاطر صرف وقت زیاد و پول هنگفت برای آنها برانگیخته است.
با توجه به گستردگی هر یک از موضوعات مزبور به طور مختصر و مفید خلاصه ای از هر یک از این ناکامی ها ارایه می شود.
در سوریه عربستان به خاطر حضور دمشق در محور مقاومت همواره از سیاست های آن ناراضی و همیشه به دنبال فرصتی برای از بین بردن نظام سیاسی این کشور بود. بروز برخی حرکت های مردمی در منطقه شمال آفریقا و گسترش آن به برخی کشورهای منطقه، ریاض را بر آن داشت تا با استفاده از این فرصت انتقام چندین ساله خود را از دمشق بگیرد.
عربستان که از سال های قبل با برخی نفوذها در بین حوزه های علمیه سوریه به دنبال ایجاد جای پایی برای حرکت های بعدی خود بود ، بسرعت از فرصت پییش آمده استفاده کرد و با تجهیز و تسلیح شماری از جوانان از کشورهای مختلف با همراهی کشورهای همسایه سوریه از جمله ترکیه ، اردن و لبنان اقدام به ایجاد ناامنی با هدف ساقط کردن نظام سیاسی دمشق کرد.
اکنون ریاض با وجود صرف هزینه ای بالغ بر 440 میلیارد دلار به صورت نقدی و برخی هزینه های دیگر تسلیحاتی ، آموزشی و سیاسی برای بسیج 36 هزار نیرو از 120 کشور جهان و تشکیل بیش از یکصد گروه تروریستی در سوریه و عراق مجبور شده دست خالی از سوریه خارج شود و تیرهای برخی مسوولان کشورهای منطقه از جمله عربستان برای اقامه نماز جمعه در دمشق به سنگ خورده است.
این اولین شکست عربستان است و خروج سوریه از بحران نیز موجب می شود تا جایگاه سیاسی بسیاری از کشورهای در منطقه تغییر کرده و چه بسا نقش آفرینی آنها نیز در اوضاع و سیاست های منطقه ای عوض شود و فردای بحران سوریه قبل از آن با بعد از بحران قابل قیاس نباشد و ریاض مجبور شود تا برخی ملاحظات دمشق را با وجود بی میلی در ارتباط با سیاست های منطقه ای در نظر بگیرد.
اواخر بحران هشت ساله سوریه نیز ریاض به صورت محرمانه به دمشق پیشنهاد جبران خسارت را در مقابل بیرون راندن ایران و نیروهای مقاومت از سوریه مطرح کرده بود که با علنی شدن آن حیثیت سیاسی باقیمانده عربستان در کنار دست رد دمشق، بیش از پیش از بین رفت.
در یمن نیز وضعیت عربستان بهتر از سوریه نیست و این کشور که از سال 1394 جنگی سراسری با تشکیل ائتلافی علیه مردم بی دفاع و بی سلاح یمن به راه انداخته است ، اکنون پس از گذشته چهار سال با وجود استفاده از مجهزترین و پیشرفته ترین سلاح های دریافتی از غرب به خصوص آمریکا و بمب های هوشمند، مجبور است از سوی شاه این کشور موضوع استقبال از راه حل سیاسی را پیشنهاد دهد.
در جریان بحران یمن عربستان بیش از 40 هزار غیرنظامی بی دفاع از جمله شمار زیادی زن و کودک را به شهادت رسانده و یا زخمی کرد که بر اساس برخی آمارها از این رقم 17 هزار نفر شهید و مابقی زخمی شده اند.
عربستان و نیروهای ائتلاف همراه این کشور فقط در هشت ماه گذشته بیش از 425 نظامی را در جریان درگیریها از دست داده اند و بیش از 269 نفر نیز زخمی شده اند که این برای یک ارتش که مدعی قدرتمندی و تجهیز با آخرین تسلیحات روز و مدرن دنیا می باشد، خفت بار است.
اکنون کار به جایی رسیده که عربستان مجبور است تا با ارایه امتیازات زیاد به نظامیان خود آنان را به صحنه درگیری با مردم بی سلاح یمن بفرستد و به خاطر ناکامی در این راه نیز مزدورانی از کشورهای آفریقایی و شرکت های آمریکایی مانند ‘بلک واتر’ جلب و جذب کند.
ریاض در ارتباط با یمن هنوز به عمق فاجعه بحران پی نبرده و حاکمان عربستان باید سالیان زیادی شکست و خفت تحمیل جنگ علیه مردم یمن را با ذکر ماجراها و ناکامی های آن در کتاب های تاریخ و نقل سینه به سینه و نسل در نسل مردم یمن تحمل کنند و چه بسا مجبور باشند تا انتقام پدران یمنی را که کودکان آنان در جریان این بحران با بمب های هوشمند آمریکایی شهید شدن نیز به جان بخرند.
اگر عربستان با یک کشور قدرتمند وارد جنگ می شد و با این خفت خارج می شد ، تحلیلگران به برخی عناصر قدرت بین دو طرف اشاره می کردند و در نهایت نتایج را در ارتباط با علت شکست عربستان ارایه می کردند، ولی جنگ یمن بسیار متفاوت است و در یک طرف این جنگ کشوری با ارتش مجهز به انواع تانک ها و نفربرها و جنگنده های پیشرفته در کنار ناوچه های جنگی و در طرف دیگر آن مردمی بی سلاح و با امکانات اولیه ولی با ایمان راسخ برای دفاع از سرزمین خود حضور دارند که در نهایت پیروز شدند و عربستان باید پس از این میلیون ها دلار برای رسانه های خود و وابستگانش هزینه کند تا دیگر به این موضوع نپردازند.
عربستان با وجود درگیر بودن در جبهه ها و بحران های مختلف بدون در نظر گرفتن این که قادر به مدیریت همه این بحران ها نیست ، زمینه های اختلاف با همسایه خود یعنی قطر را نیز فراهم کرد و به یکباره روابط دو کشور قطع و صف آرایی ها بین دو طرف با طرفداری برخی از عربستان و برخی از قطر در منطقه ایجاد شد.
عربستان ، امارات، بحرین و مصر در خرداد ماه 1396 روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع و با متهم کردن این کشور به حمایت از گروههای تروریستی و نزدیکی بیش از اندازه به ایران، تحریمها و محدودیتهای گستردهای را علیه این کشور اعمال کردند.
در مقابل نیز قطر با نزدیک شدن به برخی کشورهایی که با عربستان اختلاف دارند ، ضمن رهایی خود از محاصره اقتصادی و مشکلات ناشی از آن اکنون مقاوم در منطقه حضور دارد و حتی پیش شرط هایی را برای شرکت در برخی اجلاس های منطقه ای با حضور دیگر کشورها از جمله عذرخواهی ، پایان دادن به محاصره و نشستن پای میز مذاکره را مطرح می کند که همگی اینها حاکی از آن است که عربستان در این ارتباط نیز سیاست هایش با شکست مواجه شده و اکنون با قطری قدرتمندتر از قبل مواجه است که دارای طرفدارانی در منطقه است که از تهدیدهای ریاض برای کودتا نیز هراسی ندارد.
در ارتباط با برخی طرح ها مانند ایجاد ‘ناتوی عربی’ با حمایت آمریکا نیز سیاست های عربستان با شکست مواجه شده است . این طرح به دنبال سفر ‘دونالد ترامپ’ رئیس جمهوری آمریکا به عربستان با هدف جلوگیری از افزایش نفوذ ایران مطرح شد، ولی به خاطر وجود اختلاف های عمیق بین کشورهای عرب که برخی از آنها پیشتر اشاره شد ، نتوانست شکل بگیرد و تنها به برگزاری چند رزمایش محدود شد.
نهایت این تشکل نظامی به خالی شدن حساب های دلاری عربستان و سرازیر شدن آن به جیب شرکت های تسلیحاتی آمریکایی ختم شد و ریاض در این صحنه نیز نتوانست با دست پر و برای در دست داشتن ابتکارات در منطقه خارج شود.
در کنار شکست های مزبور عربستان در ارتباط با اوضاع در عراق و لبنان و برگزاری انتخابات پارلمانی در این کشورها نیز با وجود صرف هزینه های هنگفت برای خرید برخی نامزدها و یا رای مردم، شکست خورد.
عربستان در سال های قبل همواره به دنبال حمایت از اقدامات تروریستی در عراق بود، ولی با توجه به برگزاری انتخابات و تغییر نظام سیاسی در این کشور و نقش مجلس در آن، در چند سال اخیر از فاز حمایت اقدامات تروریستی خارج و به حمایت از برخی اقدامات سیاسی در این کشور روی آورد.
ریاض در جریان برگزاری انتخابات پارلمانی اردیبهشت ماه 1397 در عراق و پیش از آن بسیار تلاش کرد تا بتواند افراد وابسته به خود را وارد مجلس کند تا از آن طریق بر روند امور سیاسی عراق تاثیر گذار باشد، ولی در نهایت نه تنها سفیر عربستان از عراق به خاطر دخالت در امور داخلی این کشور اخراج شد، بلکه نتایج انتخابات و ائتلاف های پیروز و به دنبال آن رئیس جمهوری و نخست وزیر مورد نظر ریاض در عراق روی کار نیامد و برنامه ریزی های عربستان را در ارتباط با انتخابات پارلمانی عراق برهم زد . مشابه همین شکست انتخاباتی برای عربستان در لبنان نیز رقم خورد و در نهایت ریاض را در تنگنای بدی از نظر سیاست های منطقه ای قرار داد.
خشم ریاض از شکست های پی در پی در سال های اخیر این کشور را مجبور به تجدید نظر در برخی سیاست های خود و در پیش گرفتن سیاست جدید در ارتباط با منطقه کرد.
به باور و تحلیل غلط ریاض، مهم ترین عامل و پایه و اساس همه شکست های عربستان در سال های اخیر نقش آفرینی ایران به عنوان یکی از قدرت های منطقه ای در صحنه های مختلف است که در صورت در پیش گرفتن سیاستی برای حذف آن می تواند در دیگر صحنه ها پیروز شود.
عربستان روی همین اصل در سال های اخیر تمرکز خود را بر ناامن کردن ایران قرار داد و به صورت رسمی نیز موضوع کشیدن ناامنی ها به داخل ایران را مطرح کرد.
این سیاست ریاض نیز در نهایت به بروز برخی اقدامات تروریستی در مجلس شورای اسلامی ، حرم حضرت امام (ره) و مراسم رژه نیروهای مسلح در اواخر شهریور ماه 1397 در اهواز منجر شد و نتوانست به اهداف مورد نظر برسد.
عربستان در این ارتباط حتی با استفاده از تجربه سوریه اقدام به برخی هماهنگی ها و برنامه ریزی ها برای اتاق بحران در کشورهای اطراف ایران از جمله شمال عراق و پاکستان کرد که در پاکستان با مخالفت و در شمال عراق با موافقت مواجه شد، ولی موشک های سپاه با رصد اطلاعاتی دقیق جلسه هماهنگی آنان با برخی گروه های تروریست را منهدم کردند و پیام روشنی نیز به نمایندگان کشورها و طرف های حاضر در این نشست دادند.
سخن آخر این که تا زمانی که ریاض برخی واقعیت ها در منطقه را قبول نکند مجبور خواهد شد شکست سیاست های غلط خود را قبول کند و باید در نظر داشته باشد که همانگونه که جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده، حل و فصل مشکلات منطقه در گرو همکاری و همیاری کشورهای آن و نه قدرت های خارج از منطقه است و اگر قرار است این مشکلات حل شود همه با هم باید حل شود و حل جداگانه آنها امکانپذیر نیست، چرا که در عصر حاضر امور از پیچیدگی خاصی برخوردار هستند که حل جداگانه آنها امکان ندارد.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
دانلود اپلیکیشن اندروید دادورزیار
منبع خبر : ایرنا