مشکلات اقتصادی سدی محکم در برابر ازدواج
گرایش افراد به ازدواج در شرایط کنونی به دلیل مشکلات اقتصادی و نبود پشتوانه های لازم کاهش یافته و زنگ خطر را در این حوزه به صدا درآورده است. به همین دلیل مسوولان امر بایستی در جهت ریشه یابی و حل این معضل اقدام های ضروری را انجام دهند تا اینگونه جامعه از گزند آسیب های اجتماعی در امان باشد.
«احمد بخارایی» مدیر گروه مسایل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه، کانون خانواده را یک نهاد مهم اجتماعی عنوان کرد و گفت: با ازدواج شاکله وجودی زن و مرد شکل میگیرد. ازدواج از نظر شرعی و اجتماعی دارای اهمیت است زیرا با تحقق آن، دختر و پسر به پنج نیاز خود پاسخ میگویند.
** تبعیت جوانان از زندگی مشترک امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)
بخارایی با بیان اینکه توجه به شیوه ازدواج افرادی چون امیرمومنان(ع) و حضرت زهرا(س) می تواند تاثیرات قابل توجهی بر روند زندگی افراد داشته باشد، اظهار داشت: پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) را هم کُفو دختر خود می دانستند و می فرمودند که علی(ع) نیکخوی است. معانی این هم پوشانی و مکمل بودن با گذر زمان و پیشرفت علم تغییر پیدا می کند. هنگامی که خانوادهها و دیگران به عنوان تصمیم گیرندگان نظر خود را بر پسر و دختر تحمیل کنند به نوعی یک دلزدگی برای آنان ایجاد می شود که ممکن است آنها تن به ازدواج ندهند و در سنین بالا به انتخاب بپردازند. امروزه علومی مانند روانشناسی و جامعهشناسی هستند که تشخیص میدهند کدام دختر و پسر هم پوشانی دارند و در کدام فضای فکری و فرهنگی میتوانند تعامل مثبتی در زندگی داشته باشند نه الگوهای سنتی و دخالتهای ناصحیح برخی والدین.
** کمرنگ شدن نقش نهادها و ساختارهای سنتی در امر ازدواج
این جامعه شناس در پاسخ به این پرسش که کمرنگ شدن نهادها و ساختارهای سنتی در سیاست گذاری های مرتبط با مقوله ازدواج جوانان تا چه اندازه نقش دارد، گفت: ازدواج مانند تمام پدیده های اجتماعی ویژگی های خاص خودش را دارد و از الگوهایی پیروی می کند که دارای قوانین تعریف شده ای است. اکنون در جامعه جهانی، الگوهای سنتی در حال گذار هستند اما در ایران از قدرت فراگیری به صورت رسمی برخوردار شدهاند که در بسیاری از نهادها و سازمانها در عرصه مدیریت کلان هم خودنمایی میکنند. برخی الگوهای سنتی در اصل کارکردهای لازم را ندارند و به نوعی در حاشیه هستند. در خصوص ازدواج جوانان الگوهای سنتی همچنان در جامعه و در میان خانواده ها حکمفرما هستند مانند مراحل ازدواج و مراسم مربوط به مهریه ، جهیزیه و …. که لازم است اصلاحات جدی در این باره صورت پذیرد. در گذشته از میان پنج نیازی که امروزه یک دختر و پسر با ازدواج می خواهند به آنها پاسخ گویند عمدتا سه نیاز برجسته بود که عبارتند از: نیازهای جنسی، عاطفی و اقتصادی اما امروزه افزون بر این سه نیاز، 2 نیاز اجتماعی و فرهنگی مهم هستند که ازدواج باید به آنها پاسخ گوید. یک دختر یا پسری که ازدواج میکند میخواهد هویت اجتماعی خود را با افزایش ارتباطات اجتماعی و حذر از انزواگزینی تقویت کند و افزون بر آن با عبور از الگوهای سنتی به نوعی تکامل فرهنگی دست یابد. از طرفی دیگر تعریف نیاز اقتصادی هم تغییر کرده است به گونه ای که در گذشته یک دختر وقتی در کنار پسر آرامش می یافت و احساس میکرد که از امنیت اقتصادی برخوردار شده است اما اینک یک دختر علاقه دارد درآمد کسب کند و به گونه ای استقلال اقتصادی داشته باشد تا برای نیاز مالی در ازدواج باقی نماند.
وی در ادامه افزود: در گذشته نقش الگوهای سنتی مانند خانواده، دوستان و آشنایان در روند امر خواستگاری بسیار پررنگ بوده است و نظر مساعد اطرافیان از جمله ملاک های ازدواج برای همسرگزینی جوانان به شمار می رفت در حالی که امروزه دختر و پسر به صورت شخصی به انتخاب می پردازند و بیشتر از طریق گروه همسالان خود یا با عضویت در کانال های مختلف اجتماعی به انتخاب اقدام می کنند. یکی از جنبههای مثبت این است که یک کُنش و حرکت عقلانی مبتنی بر رفتار و اقدام خود فرد آغاز شده است و جوان به صورت عاقلانه تصمیم به این امر میگیرد. کمرنگ شدن نقش خانواده و دیگران در انتخاب همسر از جمله کارکردهای منفی این امر محسوب می شود زیرا از تجربه و علم بزرگان در امر ازدواج، کمتر استفاده می شود.
** تامین امنیت اقتصادی برای ازدواج آسان
مدیر گروه مسایل و آسیب های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران، برخی پیشنهادها برای مدیریت اقتصادی ازدواج همچون اعطای تسهیلات بانکی، وام قرض الحسنه و … را در راستای تامین امنیت اقتصادی جوانان ناکافی دانست و بیان کرد: در امر ازدواج امنیت اقتصادی زنان بیشتر از مردان تامین می شود زیرا بر پایه برخی الگوهای سنتی تامین اقتصادی خانواده بر عهده مرد است. نفقه، مهریه و حمایت های قانونی مالی که از زنان می شود شاید مردها را از تن دادن به این مسوولیت بترساند اما از طرف دیگر برای زنان چارهای جز این وجود ندارد که از ابتدا باید نسبت به آینده خود پناهی فراهم آورند و بر این پایه به درخواست بالا برای مهریه روی میآورند تا اگر طلاق صورت گرفت بیپناه نمانند. متاسفانه در ایران از طلاق به عنوان یک برچسب به خصوص برای زنان استفاده شده و ترس ناشی از آن، جدایی و نگاه های جامعه بر چنین افرادی در واقع نوعی انگ زدن را تداعی کرده و فرد مطلقه همواره به دنبال راهی برای دورماندن از آسیب های پس از طلاق است.
پس از توجه به ابعاد متعدد روانشناختی و جامعهشناختی در ازدواج، وجود موانع اولیه در شکلگیری مراسم، نبود حمایت کافی مسوولان و دولتمردان از مقوله ازدواج و اعطای وام های چندمیلیون تومانی مشکلات را از سر راه زندگی جوانان برنخواهد داشت. چه بسا در کوتاه مدت در صورت تعدیل مهریهها و زندانی نکردن افراد به دلیل نداشتن توانایی در پرداخت مهریه و … تمایل پسرها به ازدواج، اندکی افزایش یابد. ازدواج در سنین بالا این روزها به مشکلی روانی- اجتماعی در کنار مشکلات تحصیل و اشتغال جوانان بدل شده است که بیش از خود جوانان، نگرانی خانوادههای آنها را از به تاخیر افتادن روند طبیعی زندگی به دنبال دارد. افسردگی، احساس نا امیدی، از میان رفتن نشاط، بلاتکلیفی، احساس سربار بودن در خانواده و گرایش به تشکیل زندگی مجردی نمونهای از آسیبهای افزایش سن ازدواج در افراد است. البته افزایش سن ازدواج اگر اختیاری باشد دارای کارکرد مثبت یعنی افزایش سطح آگاهی در انتخاب خواهد شد اما اکنون در جامعه این مساله آسیبرسان شدهاست.
** جهش افزایشی مراکز مشاوره ازدواج در سال های اخیر
این جامعه شناس با اشاره به تفاوت نگاه جامعه شناسان به ازدواج و دیدگاه روانشناسانه و کارشناسی حقوقی به این مقوله، خاطر نشان کرد: از نظر روانشناسی و حقوقی نگاه به ازدواج نگاهی «ایجابی» است که به دنبال آن کُنش های ایجابی را ایجاد میکند. مثلا یک روانشناس می گوید با همسطح خودت ازدواج کن و جوان باید آگاهانه و با اخذ مشاوره از مشاوران راه خود را برگزیند. مشاوره های رایگان ازدواج در مراکز مشاوره میتواند در ازدواج موفق جوانان، شناخت کامل آنها از یکدیگر و کاهش شکست در این مقوله موثر باشد. نگاه حقوقی به این مساله تاثیری غیرمستقیم بر کُنش های افراد دارد، برای نمونه اینکه افراد در آغاز بدانند امضای مفاد عقدنامه چه معانی حقوقی دارد. بنابراین رویکرد روانشناسانه و حقوقی برای مراجعان و متقاضیان مشاوره مشخص میکنند که آنها چه کارهایی می توانند و باید انجام دهند اما جامعهشناسان با نگاهی متفاوت و «سلبی»، کُنشهای سلبی را برای متقاضیان ترسیم می کنند. به عنوان مثال با طرح لزوم تساوی میان زن و مرد در زندگی مشترک، این گزاره سلبی مطرح میشود که «مرد با ازدواج، مالک زن نمیشود» و اینکه با تعریف نقشهای اجتماعی زنان، این گزاره سلبی بیان خواهد شد که «زن فقط برای خانه داری و فرزندآوری نیست و مرد برتر از زن به شمار نمی رود».
همه این گزارههای جامعهشناختی که دارای افعال «منفی» هستند گویای جنبههای سلبی در تعامل های زن و مرد هستند که هر یک از زوجین به تناسب سطح درک خود از این گزارهها، معانی مختلفی را اخذ میکنند و سپس تعاملات خود را با یکدیگر شکل میدهند. پس یک جامعهشناس به جای اینکه مانند یک روانشناس و حقوقدان به طور مستقیم و غیرمستقیم به زن و مرد بگوید که «چه کنند»، می گویند «چه نکنند».
بر این پایه باید سیاست های کلان مدیریتی و نظارتی بر مبنای دقیق و اصول علمی از طرف مدیران اتخاذ شود تا چشم و هم چشمیهایی که فضاهای مخرب بر سر راه ازدواج جوانان ایجاد کردهاست کمرنگ شوند و دختر و پسر در این مسیر آگاهانه قدم گذارند. رسانه ها، نهادهای آموزشی و سازمان های مسوول در جامعه می توانند با ترویج، گسترش و فرهنگ سازی متکی بر آموزههای جامعهشناسانه و روانشناسانه در موضوع ازدواج درست و فهیمانه، به عنوان یک عامل بازدارنده در بروز آسیب های اجتماعی در جامعه نقش بسزایی ایفا کنند.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید